اس ام اس و مطالب جالب
تاخدابنده نوازست به خلقم چه نيازميكشم نازه يكي تا به همه نازكنم!
 
 

تازه وارد مصعودیه ((تهران)) شده بودیم شوهرم برای اداره کردن نمایشگاه اتومبیل بیرون رفت منم رفتم آشپزخونه برای درست کردن شام.ساعت 8 شب بود که دیدم در اتاق خوابم باز شد بعد خیلی اروم بسته شد اولش فکر کردم شاید باد بوده باشه ولی بعد تلوزیون خاموش شد بعد از توی اشپزخونه صدای پچ پچ اومد خیلی ترسیده بودم گفتم شاید دزد باشه اروم رفتم به سمت در خونه که همسایه هارو خبر کنم که یهو ...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, :: 11:11 :: توسط : محمدحسين سرداري

روایت از فرمانده پادگان

تازه وارد بود و گوشه گیر محمد زیاد با بچه ها گرم نمیگرفت با اینکه 32 سال داشت ولی چهرش پیر تر نشون میداد،در کل بسر جا افتاده ای بود توی این 16 ماه هیچ وقت اعتزاض نمیکرد به مسئولین سرش توی کار خودش بود  یادمه که  یک پست بیشتر نمونده بود که بده و دیگه پستی نداشت پستش افتاده بود ساعت 2 تا 4 منم برای اینکه ماشین گیرم نیومده بود برم خونه به ناچار رفتم  توی دفترم دراز کشیدم ساعت 3:43 دقیقه بود که صدای تیر شنیدم سریع از جا بلند شدم سوار جیپ شدم  که دیدم از سمت برج جن صدای رگبار اومد خیلی ترسیده بودم  میدونستم که الان نوبت پست محمد کاظمه سریع رسیدم به برج جن از پله ها بالا رفتم دیدم علی براتی محمد رو گرفته بغلش و صداش میکنه و میزنه توی صورتش محمد چشماش رو بسته بود جوری که انگار چند لایه چشماش رو بسته بودن...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, :: 11:7 :: توسط : محمدحسين سرداري

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ خودتان خوش آمدید.
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اس ام اس و آدرس 2ror.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

باتشکر .






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 336
بازدید کل : 21716
تعداد مطالب : 117
تعداد نظرات : 31
تعداد آنلاین : 1